هم اکنون شنوده آهنگ جدید “عرفان و حامد نیک پی” به نام “هزار و یک شب” از رادیو جوان باشید
Download New Music Erfan – Hezaro Yek Shab (Ft Hamed Nikpay From Radio Javan
موزیک جدید و بسیار زیبای عرفان و حامد نیک پی بنام هزار و یک شب با بالاترین کیفیت در رادیو جوان
متن و شعر آهنگ هزار و یک شب از عرفان و حامد نیک پی
هزار و یک شب، دنیای زیبا و شگفتآوری
را در برابر دیدگاه خواننده مینمایاند
که آدمی با رویدادهای گوناگون
و خصوصیات روحی و اخلاقی انسانها روبرو میشود
و شناخت کاملی از صفات و خصوصیات
آنها به دست میآورد
آه آه آه
شهرزاد بده امون بگیم
زیر سقفِ کبود آسمون
بود یکی نبود یکی
تووی شب زمستون توو اون سر دنیا
صاف تووی دل شهری که دزدا
زده بودن کمین بالاش، اومد یه بچه به دنیا
به اسم علی بابا
هرچی بزرگ میشد میدید در هم میمالن
مردم شهر کلاه سر هم میذارن
علی بابا رفت از دست
صد رحمت به حسن
کل درس مشق مکتب پشم
رفت توو بازار و الان به کل یه رنده
دزدی توو خونش باهاش انس گرفته
و توو بازار یاد گرفت بستن به خیکه ملتُ
کاسبا دادن دست کجی بهش درسُ
دست چک رو میز و پر امضا مهر
تنهایی کشیده جُر چهل تا دزد
کند و کند که الان ۴۰ سالشه
مال و کاخ و منال و سه تا بنز داره صفر
خلاصه نداره کمبود
تصمیم گرفت واسه کمک به جامعهی
دزدا بشه مقام مسئول
پی کمک بود ولی تووی خونش کلا
دزدی بود و میومد زورش عمرا
اون پولی که باید واسه سازندگی میداد
رو نمیداد تا شه جیبش پرتر
آه، اون توو ذاتش بود ایراد اَ برش نگیر
جای این حرفا سعی کنین دیگه دزد پرورش ندین
در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
می خور که چنین فسانه ها کوته نیست
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
این داستان علائدینه
اَ بچگی گفتن صلاحت اینه
گفتن قانونای دنیا بنا به دینه
با زندگی راه نیای طلاقت میده
یاد داد ، نون و آبو بابائه داد
اگه بابات پولدار باشه باغت آباد
اگه نه کارمند یا که کارِ آزاد
یا که گشنه میمونی یا که راهِ بازار
یکی بهش گفت مونده یه راه
باید پاشی بری پیِ غولِ چراغ
بمالی میده بهت اون چه بخوای
علا کولشو بست و رفت زود پیِ راه
تووی مسیر هی خورد زمین پاشد
بیخیالِ حرفایِ پشت سریا شد
هر دری بسته بود تند سریع وا شد
آخه دنیا خوب میشناسه مشتریاشو
پی غول هر چه نبودو ساخت
کمر خم نکرد رفت عمود و راست
دید بذر زحمت جوونه داد
ولی هر چی مفت اومد و همونو باخت
چراغی نیست و غوله وصله بهت
دور دنیا رو نگرد تووی قلبته
به سختیای مسیرِ خونه تن بده
یهو دنیایی که خواستی تووی دستته
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشمِ نگاری بوده است
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
هر آنم ، فکر دیروز و فردائم
ولی غافل از الآنم